محوطه ی رنگدارش برای خودت. من از دایره ریز مشکی توی مردمکت یک دایره سفید بر میدارم فوت می کنم و گلهای ریزش جدا میشود پراکنده میشود توی دشت. فوت میکنم و پرده ها کنار می روند. فوت می کنم و شب میشود. خاموش میشود. فوت میکنم؛ سرد میشوی و بلور. و بلور و بلورتر
No comments:
Post a Comment