عاج
Thursday, June 19, 2014
سرفه چرا همی کنی
ما از دور از لای غبارها که هی بزرگ تر میشد نگاه میکردیم. هر قطاری که میرفت ایستگاه را با صندلی ها، چراغها، تابلوها و آدم های نشسته و ایستاده اش میبرد
No comments:
Post a Comment
Newer Post
Older Post
Home
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment